به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان هرمزگان، مجیبه فولادی مسئول کتابخانه عمومی علی ابن ابیطالب از برگزاری نشست کتابخوان در روز یکشنبه 24 اذر ماه خبر داد.
وی بیان کرد: در این نشست که با حضور مجیبه فولادی و اعضاءفعال انجام گرفت، 5 نفر از اعضاء کتابهای خوانده شده خود را با دوستان خود به اشتراک گذاشتند که به شرح ذیل می باشد:
کتاب «کلوچه های خدا»/ نویسنده: «کلر ژوبرت»/ انتشارات: «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»/ ارائه توسط: «بسام چهر افروز»
قهرمان داستان خرسی کوچولو است که زیباییها و نعمتهای فراوان خدا را در اطراف خود می بیند و در پیِ آن بر می آید تا خدا را برای این همه لطف و محبّتش سپاس گوید. امّا نمی داند چگونه این کار را بکند!
کتاب «حاجی فیروز من»/ نویسنده: «محمد گلی»/ انتشارات: «علمی فرهنگی»/ ارائه توسط: «عبدالله دریانورد»
این مجموعه حاوی دو کتاب با عنوان «من و خورشید خانم» و «درخت من» است . داستان من وخورشیدخانم . داستان «من و خورشید خانم» با هدف آموزش چگونگی خورشید گرفتگی یا «کسوف» به نگارش در آمده و داستان «درخت من» با هدف آموزش چگونگی خواب زمستانی درختها و شکوفایی آنها در فصل بهار تدوین شده است. این دو داستان توسط دختر کوچولوی داستان روایت میشود. در داستان «من و خورشیدخانم» آمده است: دختر کوچولو هر وقت به آسمان روز یا شب نگاه میکند خندهاش میگیرد زیرا آقای ماه با خورشید ازدواج کرده ولی هیچ وقت نمیتوانند به خانهاش برود. هر وفت آقای ماه و خورشید خانم روبهروی هم میایستند خورشید خانم خودش را میگیرد و همه فریاد میزنند: «ای وای خورشید گرفته است!» آقای ماه نیز مجبور میشود از جلوی خورشید خانم کنار برود..
کتاب «مداد شمعی هایی که دست از کار کشیدند»/ نویسنده: « درو دی والت»/ انتشارات: «زعفران»/ ارائه توسط: «یونس دریانورد»
ماجرا از زمانی آغاز شد که دانکن به سراغ جعبه مداد شمعی هایش رفت و نامه های اعتراض امیز آن ها را پیدا کرد. بعضی ها از اینکه زیاد مورد استفاده قرار می گرفتند، گله داشتند و بعضی دیگر از کم توجهی! یکی از اینکه دیگران فکر می کردند او رنگ دخترانه ای است شکایت می کرد و دیگری از اختلاف نظر بین دوستانش تا اینکه ......
کتاب «سری که بی کلاه ماند»/ نویسنده: « محمدرضا یوسفی»/ انتشارات: «شباویز»/ ارائه توسط: «محمد رزاقی »
داستان, درباره استاد خیمه شب بازی است که کچل است اما کلاه ندارد تا بر سرش بگذارد. از همین رو, استاد نمدمال به او قطعه نمدی می دهد تا برای خودش کلاه بدوزد. استاد خیمه شب باز نمد را نزد عمو کلاه دوز می برد و از او می خواهد تا برایش کلاه بدوزد, عمو کلاه دوز قبول می کند به شرطی که استاد خیمه شب باز در شب عروسی دخترش همراه با عروسک هایش جشنی بر پا کند. او می پذیرد اما عروسک هایش از او می خواهند تا به جای یک کلاه چند کلاه بدوزد. نتیجه آن می شود که عمو کلاه دوز به جای یک کلاه درست و حسابی پنج کلاه کوچک می دوزد و سرانجام سر استاد خیمه شب باز بی کلاه می ماند
کتاب «روز مسابقه»/ نویسنده: «زهرا عبدی»/ انتشارات: «باهوش»ارائه توسط: «ابوالفضل مرادی»
رایا رباتی کوچک و بامزه است که در تمام داستان ها نقش آفرینی می کند. کتاب «روز مسابقه» دومین داستان این مجموعه است که با الهام از حدیث زیر از امام علی(ع) به نگارش در آمده:کما تُعینُ تُعان.همان گونه که یاری می کنی، یاری می شوی خلاصه ی داستان بدین قرار است که وقتی دوچرخه ی حمید دوست سینا پیش از شرکت در مسابقه ی دوچرخه سواری خراب می شود، سینا با همراهی پدرش و رایا، آن را درست می کنند تا اینکه حمید در مسابقه شرکت کرده نفر اول می شود و حمید جایزه ی خود را به سینا هدیه می دهد.
|